شهرآشوب | یادداشت‌های سینا طاهری

یادداشت‌های یک انسان معمولی

شهرآشوب | یادداشت‌های سینا طاهری

یادداشت‌های یک انسان معمولی

درباره بلاگ
شهرآشوب | یادداشت‌های سینا طاهری

من، سینا طاهری، یک انسان معمولی، در این وبلاگ یادداشت‌ها و روزمره‌نویسی‌های خود را با شما به اشتراک می‌گذارم.


باسمه تعالی

آدم معمولی گناهی ندارد، او فقط معمولی است.
اگر گناهی می‌کند، بگذارید به حساب جبر محیطش که او را معمولی بار آورده است.

آدم معمولی قیافه خاصی ندارد، حتی کریه المنظر هم نیست که کراهت وجهش نظری را به خود جلب کند.

نه خوش هیکل است نه بد هیکل، نه خوش صداست و نه انکر الاصوات.
هنری ندارد، حرفه ای بلد نیست، در بازار آدمها مزیت رقابتی ندارد که خریدارش باشند.

آدم معمولی کَاَنَ گوشی‌های میان‌رده سامسونگ است. لوکس نیست، پست هم نه! صفحه‌اش هم معمولا پر از ترک و خط و خش است. از دست صاحبش می‌افتد. صاحبش یکی دو روزی کمی ناراحت است. بعد یادش می‌رود. مدتی هم می‌گذرد و می‌رود یک گوشی دیگر می‌خرد.
شاید هم نگاهش دارد اما نه از سر علاقه، بلکه از سر عادت، از سر اینکه برایش فرقی نمی‌کند که چه دستش باشد. فقط می‌خواهد دستش پر باشد. میان رده های سامسونگ هم کارش را راه می‌اندازند.
خریدار گوشی سامسونگ را می‌خرد، اما موقع خرید هم دلش با گوشی‌های لوکس است. آن اپل خوشگل‌ها... منتها چاره‌ای نیست. این را می‌خرد به امید روزی که بتواند آن‌ها را بخرد. نه که پولش را نداشته باشد. نه! هیچ‌وقت عقلش این اجازه را نداده که در این موارد ریسک کند. اما می‌شود برای معمولی‌ها ریسک کرد. این‌ها ماندگاری بالایی دارند. قاب فلزی با ماندگاری بالا!!!
هیچی‌شان نمی‌شود. هرچقدر زمین بخورند، هر چقدر که صفحه‌شان کثیف شود. قابلیت‌هایشان هم بدک نیست، حتی بعضا خوب هم هست. کارت را راه می‌اندازند. این معمولی‌ها قاب فلزی دارند. شاید ترک بردارند، اما نمی‌شکنند. نه، اصلا! نمی‌شکنند!!!
یک روز هم اگر گوشی بهتری بخرم، این را می‌دهم به یک نفر دیگر که برایش مهم نیست چه موبایلی داشته باشد. تازه خوشحال هم می‌شود.

این داستان معمولی‌هاست. معمولی‌ها دست به دست می‌شوند. معمولی‌ها استفاده می‌شوند. معمولی‌ها مقاومت می‌کنند. سعی می‌کنند رضایت صاحبشان را جلب کنند. سعی می‌کنند ماندگاری بالایی داشته باشند. 

معمولی‌ها، معمولی می‌مانند. معمولی زندگی می‌کنند. معمولی دوست دارند و دوست داشته می‌شوند. خیلی معمولی فراموش می‌شوند. خیلی معمولی‌تر، می‌میرند.

 

 


نظرات  (۲)

۰۳ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۴۰ معمولی گمشده
شاید معمولی باشیم، شاید زندگی معمولی داشته باشیم، شاید اعتبارمون در حد میان‌رده های سامسونگ باشه
اما فکرهای معمولی نداریم، میتونیم از یک موسیقی خوب، از یک بارش بارون، به حدی لذت ببریم که یک پرچمدار قادر به درکش هم نباشه
تازش هم به نظرم وجه تمایز فاحش بین معمولی ها و بقیه عشقه، به موقعش که برسه، تو هم برای یک نفر دیگ معمولی نیستی...

معمولی ها رو عشقه
پاسخ:
دقیقا همینه

معمولی‌ها رو عشقه
احسنت👌👌👌👌
معمولیا همه‌جا هستن مثلا میوه‌ها
سیب‌ها، همیشه تو ظرف میوه هستن، مهم نیست چه فصلی باشه، همیشه شیرینی معمولیی دارن، ماندگاریشونم بد نیست، اما همیشه بیشترین نگاه به میوه‌هاییه که چندصباحی بیشتر نیستن میوه‌هایی که ممکنه گرمی باشن یا سردی، حساسیت‌زا باشن اما خوشمزه‌ترن سیبها همیشه هستن سرجاشون میشینن تا شاید کسی نگاهی بهشون بندازه...
پاسخ:
احسنت، این هم مثال جالبه بود که به نظرم خوب حق مطلب رو ادا می‌کنه. حتی بعدا که فکر کردم دیدم میشه معمولی‌ها رو به پراید هم تشبیه کرد :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی