شهرآشوب | یادداشت‌های سینا طاهری

یادداشت‌های یک انسان معمولی

شهرآشوب | یادداشت‌های سینا طاهری

یادداشت‌های یک انسان معمولی

درباره بلاگ
شهرآشوب | یادداشت‌های سینا طاهری

من، سینا طاهری، یک انسان معمولی، در این وبلاگ یادداشت‌ها و روزمره‌نویسی‌های خود را با شما به اشتراک می‌گذارم.

۰۵ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۳۰

می‌خواهم آزاد باشم

Freedomمی‌خواهم آزاد باشم

این نوشته صرفا نظر شخصی من است درباره کرسی‌های آزاد اندیشی و چالش‌ها و مشکلاتی که جامعه دانشجویی کشور برای برگزار کردن آن‌ها در پیش رو دارد. ناگفته پیداست که من نه جامعه‌شناس و نه اسلام‌شناس هستم. تنها دانشجویی ساده هستم که تا حدی در محیط اطرافم تامل کرده‌ام، همین و بس!!!

سینا طاهری
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۴

سعی کنیم

سلام

تنها چند توصیه و بس!

سعی کنیم جوگیر نشیم!

سعی کنیم معنوی نشیم!

سعی کنیم فاز به فاز نشیم!

سعی کنیم سبک داشته باشیم!

سعی کنیم شخصیت داشته باشیم!

سعی کنیم اسلوب مشخصی داشته باشیم!

سعی کنیم خودمون رو بشناسیم!

سعی کنیم حدودمون رو بشناسیم!

سعی کنیم طرف مقابلمون رو بشناسیم!

سعی کنیم ذهنمون رو باز کنیم!

دمتون گرم!

خداحافظ

سینا طاهری
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۸

کمدی کلمات

شازده کوچولوکمدی کلمات : حزب‌اللهی

اصل قضیه این است که همه می‌خواهند به زور تو را در یک گروه بچپانند. یعنی بخواهی یا نخواهی، تو یا بسیجی هستی یا انجمنی. یا اصولگرایی یا اصلاح طلب. من می‌گویم با کلمات بد تا کردند. می‌گویم بعضی از کلمات مظلوم واقع شدند. موضوع را جنایی نکنم!!! بعضی از کلمات را بد تعریف می‌کنیم.

سینا طاهری
۲۲ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۷

چه باید کرد؟؟؟

چه باید کرد؟؟؟چه باید کرد؟؟؟

مطالب زیادی در ذهنم بود برای نوشتن. ((شاید هم کم بودند، نمی‌دانم!!!)) خواستم بنویسم و گله کنم، خواستم  بنویسم و به خودم بد و بیراه بگویم. خواستم بنویسم (( قُلْ لا یَسْتَوِی الخَبِیثُ و الطَّیِبُ وَ لَوْ اَعْجَبَکَ کَثْرَتُ الخَبِیثِ فَاتَّقُوا الله یاولِی الاَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)) و بگویم که جواب سوالم را فهمیدم. (( شاید هم نفهمیدم، نمی‌دانم!!!))

سینا طاهری
۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۱

من را ببخشید

خشم و شهوت((من را ببخشید))

این نامه‌، دلنوشته‌ای است از طرف من به ...

سینا طاهری
۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۵۵

انسداد بر اثر گشودگی

انسداد بر اثر گشودگیانسِداد بَر اثَرِ گشودِگی


سینا طاهری
۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۵۰

پشمالو یا تراشیده؟؟؟

پشمالو یا تراشیده؟ مسئله این است.

 

سر ظهر، خیابان ولیعصر، ایستگاه بی آر تی مطهری. من و علی ملکی. تا چند دقیقه دیگر اذان میگویند. میگوییم مسجدی پیدا کنیم و نمازمان را در آن بخوانیم. از دیگران میپرسیم و یک مسجد پیدا میکنیم. مسجد شفا. مسجدی کوچک. وضوخانه در حیاط است و باید از چندتا پله پایین برویم. وضوخانه به شدت گرم است. سریع وضو میگیریم و از جهنم فرار میکنیم. داخل شبستان مسجد خنک است. اذان را گفته اند ولی از حاج آقا خبری نیست.  اکثر افراد پیرمرد هستند. تک و توک جوان هم بینشان پیدا شود. حاج آقا می آید. همه پیرمردها بلند میشوند. شروع میکنند به صلوات فرستادن. بعضی هایشان جلو میروند و دست حاج آقا را میبوسند.
سینا طاهری
۰۵ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۲۶

من، شجریان، اوج لذت شنوایی

من، شجریان، اوج لذت شنواییمن، شَجَریان، اوج لذت ((شنوایی))!!! (eargasm)

 من در مترو نشسته‌ام. هندزفری در گوشم.(( ای مطرب دل زان نغمه خوش، این مغز مرا پر مشغله کن!!!)). تحریرها در کلمات((دل))،((خوش))،((مرا))،((کُن)) دیوانه‌ام می‌کنند. چهچهه بعدش، روحم را پرواز می‌دهد. تا همینجا هم من ارضاء شده‌ام ولی انگار دست‌بردار نیست. تازه اولش است!!!چه بهتر!!! بگذار کارش را بکند.

سینا طاهری

ما نحن بمبعوثینبه دنیا می‌آییم و می‌میریم و دیگر بار زنده نخواهیم شد

(( یا اَیُّها الاِنسان انَّکَ کادِحٌ الی رَبِّک کَدحاً فمُلاقیه ))

ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می روی و او را ملاقات خواهی کرد!

من در رحم مادرم بودم. به زور گفتند که تو باید بروی! این جا، جای تو نیست. نخواستم. مقاومت کردم. جبرییل آمد. من را به زور از آنجا اخراج کرد. برای همین گریه می‌کردم. صدای موجهای دریا برایم لذتبخش است. شاید من را به یاد آنجا می‌اندازد.

به اینجا آمدم. یکرنگ، سفید. رنگها به من هجوم آوردند. یک هجوم همه‌جانبه. نفهمیدم چه شد! اصلا نفهمیدم که چرا اینگونه شد!

سینا طاهری
۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۳

عقل حیوانی، عقل وحیانی

عقل حیوانی، عقل وحیانیعقل حیوانی، عقل وحیانی

هیچکس به جز خداوند و خودم از نفس من خبر ندارد. خدا را اول میگویم چون (( انَّ اللهَ یَحولُ بَینَ المَرءِ و قَلبِه)). اما تو را هم کمی آگاه می‌کنم. برای چه؟ تا سبک شوم.(( دل به امّیدِ صدایی که مگر در تو رسد، ناله‌ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد)) پس خوب گوش کن ببین چه می‌گویم. شاید تو صدای من را به شیرین برسانی!

سینا طاهری